ياد شهيد سيد احمد موسوي
سيد احمد موسوي در حال تحصيل در دبيرستان سيناي شهرستان مسجدسليمان بود، ليكن بنابر مسئوليتي كه برعهده داشت درس را رها و برای ياري رزمندگان اسلام به جبهه هاي جنگ شتافت . پس از گذشت چند هفته از اعزام سيد احمد به جبهه نگذشته بود كه عمليات بيت المقدس براي آزادسازي خونين شهر شروع ميشود. آ ري سيد احمد به ما گفته بود كه شهادت در اين جنگ حتما نصيبش خواهد شد. سرانجام در صبح دم 22 ارديبهشت 1361 پيكر پاك آقا سيد و شهيد نوذر ايوزه و شهيد داراب اردشيري را به شهر مي آورند. اما اين بار پيكري بي جان و مجروح و خسته از ظلم ظالمان صدام بعثي به روي دستان سادات امامزاده بوير(ع) وديگر دوستان شهيد وشهروندان از مسجد جامع بطرف بهشت زهراي چهاربيشه تشيع ميشود. پيكرهاي پاك وعفاف و اطهر و شرف و عزت بر دستان امت قهرمان وشهيدپرور شهر آهسته در حال حركت بسوي منزلگاه ابدي بودند. خانواده شهيد سيد احمد موسوي بي صدا جنازه را محترمانه تشيع ميكنند فرزندي دلير و برادري بي نظير و پاسداري بي همتا از دست آنها رفته بود. چراغ خانه مرحوم سيد عليمحمد (پدرشهيد) ديگر خاموش و سرد شده بود . ديگراز شمع شبستان و روح و مايه اميد و آرامش پدر ومادر واهل خانواده سيداحمد در خانه خبري نبود. در آن خانه محقر از آن پس به جاي شمع و چراغ اين دلها و قلبها بودند كه ميسوخت و آب مي شد. از درب خانه گرفته تا جاي جاي خانه (پدر) بوي فرزندي با وفا و مظلوم و پاسداري دلير و مصدوم به جاي آنكه خوشحالشان كند به جانشان شرر می انداخت و پنجه اي قوي از غم و درد گلويشان را به سختي مي فشرد. سرانجام جنازه سيد احمد موسوي وهمرزمانش ( شهيد نوذز ايوزه و شهيد داراب اردشيري ) در جوار گلگون كفنان جنگ تحميلي در بهشت زهراي چهاربيشه مسجدسليمان بر زمين آرام گرفت. صداي ناله و شيون حاكي از نهايت درد و غم دوري ، از پدر ومادر ، برادر، خواهر شهيد شنيده ميشد كه زمزمه ميكردند
احمدجان : اين جان ما همراه با خروش و فرياد و آتش درونمان محبوس گشته است و اي كاش احمدجان كه جانمان با اين فريادها يكباره بيرون ميشد كه بعد از تو خيري در زندگي دنيا نخواهيم داشت ، ديگر بعد از احمد كسي در خانه سرود نمي خواند , ديگركسي نيست كه شادي كند ، ديگر احمد نيست كه با بچه ها بگويد وبخندد.
آري اينك 30 سال و5 ماه از شهادت اين عزيزان مي گذرد , يادشان گرامي و راهشان مستدام باد. تاریخ شهادت نوزدهم اردیبهشت61
شادی روح شهدا صلوات
چشم انتظار : سيد حسين پيربويري (بويري)
[ موضوع ] :
[ برچسب ها ] :
دیدگاهتان را بنویسید